-
چهارشنبه, ۳ اسفند ۱۴۰۱، ۱۲:۱۹ ب.ظ
-
۹۲
این قسمت: همه چیز برای تو
همه چیز برای تو
داستان خیلی خاص از عاشقی کردن علمای دین، تا حالا شنیده بودی یه مفسر قرآن اینطوری عاشق همسرش باشه !!️
رسم زندگی | رسانه خانواده
این قسمت: همه چیز برای تو
همه چیز برای تو
داستان خیلی خاص از عاشقی کردن علمای دین، تا حالا شنیده بودی یه مفسر قرآن اینطوری عاشق همسرش باشه !!️
این قسمت: آتش عشق
ناگفته هایی از عشق
تا حالا قصه ی عاشقی شهید چمران و همسرش رو شنیده بودی !؟
باورنکردنیه ... !️
این قسمت:عشق، همراه همیشگی
تا حالا داستان بالا رو شنیده بودی!
چه عشق پاک و مقدسی!️
تا حالا اینطوری عاشقی کردی؟؟
این قسمت: "آرامش از همه چی مهمره"
در زندگی هیچ چیزی جای آرامش رو نمیگیره؛ سرت بره «آرامش» رو نباید بهم بزنی!
این قسمت: "امضای طلایی"
فلونی، مسئولی که یک شبه تحول آفرید...
البته گویا تو اداره نتونسته، از سهم خونه در حال تحوله؟!
#خانواده_کارتون #مسئولین
این قسمت: "فلون بابای قهرمان"
️ روز پدره و فلونی از فلون بابا رونمایی کرده!
فکر میکنین فلونی واسه روز پدر چه هدیه ای برای فلون بابا آماده کرده؟
#خانواده_کارتون #روز پدر
این قسمت: "رمّال بی مالیات"
رفقای فلونی دکون جدید باز کردن و شدن مشکل گشای زندگی مردم! فکر می کنین اولین مشتریشون کیه؟
#خانواده_کارتون#مشاوره
این قسمت: "دست بوس مادر"
رئیس اورژانس کشور: ۹۰ درصد تماس ها از طرف مادرانی هست که دستشون از جا کنده شده!!آقاااا درسته روز مادره و دستبوسی مادر وظیفه ماست، ولی خواهشاً یکم آرومتر
#خانواده_کارتون#دستبوس_مادر
قسمت چهارم| زنگ زدند بیا؛ این هم دختر است...
در قسمت چهارم و آخر فصل «وصلت» به پای صحبت سیزدهپنجاهیها نشسته و از ثمره و سرمایه زندگیشان؛ تلخیها و شیرینیها و نهایتا آنچه که عامل قوام زندگیشان بوده نشستهایم...
فصل دوم| #بوشهرسیزدهپنجاه (1350)
قسمت سوم| یه منگه هم میدیم، اما با یه خنده تمومش میکنیم...
«خانهای هست که توش اختلاف نباشه؟ اختلاف سلیقه بود اما به سرعت رفع و رجوع میشد. با شوخی و خنده رفعش میکردیم، میگفتم آب بهم بده دیگه؛ چای بهم بده دیگه... او هم با خندهای از ماجرا میگذشت»
در قسمت سوم از فصل وصلت، به پای صحبت پدربزرگ و مادربزرگ ها از روزهای پس از عروسی در سالهای سیزده پنجاه نشستیم...
فصل دوم| #بوشهرسیزدهپنجاه (1350)