-
يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۳۰ ق.ظ
-
۲۱۵
مثل یه حبه قند 
تا حالا شده به این فکر کنید که با پدرم خیلی حال نمیکنم، ازش خسته شدم، عوضش کنم یا مادرم قدیمی شده و باید عوضش کنم و یه مادر جدید پیدا کنم؟ واضحه که نه! پدر و مادر هر جوریکه باشن، باز هم اینقدر برای ما مهم و عزیز هستن که کسی این فکر به ذهنش خطور نمیکنه! 
نگاه ما به همسرمون بعد از تشکیل زندگی هم باید همینطوری باشه! ما توی انتخاب والدینمون نقشی نداریم و اینطور از جان و دل باهاشون گره خوردیم، پس با همسری که خودمون انتخاب میکنیم باید نسبت عمیق تری داشته باشیم. 
یکی از مهم ترین مهارت ها برای تقویت این حس، مهارت خانواده پذیریه که خلاصه اش میشه پذیرش هویت خانوادگی و اولویت دهی به خانواده فراتر از هر فردیتی. 
یکی از مهمترین و موثرترین عنصرهایی که خانواده پذیری رو رقم میزنه و تقویت میکنه، عنصر محبته. اگر محبت بین اعضای خانواده نهادینه بشه و همه ی روابط شون رو بر دایره ی محبت ترسیم کنن، پذیرش خانواده به معنای کاملش براشون راحت میشه. زن و شوهر باید برای نشون دادن محبت و افزایش اون در زندگی مشترک، برنامه ریزی داشته باشن. 
بعدها راجع به #محبت بیشتر صحبت میکنیم. هنوز حرف های مهمی راجع به #خانواده داریم.






دقیقاً عکس این کار باید با آدم هایی اتفاق بیافته که با معنای زندگی شما در تضاد یا تعارض هستن.
توی المپیک 1968، یه دونده ی تانزانیایی به نام جان استفان آکواری توی دو ماراتن شرکت میکنه. 20 کیلومتر مونده به ورزشگاه، مصدوم میشه و بعد از مداوا، لنگان لنگان به مسیرش ادامه میده. همه از خط پایان رد میشن و میخوان مدال ها رو اهدا کنن که یکی صدا میزنه، هنوز یه شرکت کننده مونده! هر کاری میکنن که منصرفش کنن، تسلیم نمیشه. دم دمای صبح میرسه به ورزشگاه و از خط پایان عبور میکنه! 

